کد مطلب:329894 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

شب عاشورا
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

بنابر روایت ارشاد حضرت علی بن الحسین (ع ) فرمود: در شب عاشورا من نشسته بودم و عمه ام زینب مرا پرستاری می كرد كه پدرم در خیمه جداگانه كناره كرد و در نزد او ((جون )) مولای ابوذر غفاری ایستاده بود و آن حضرت شمشیر خود را صف می كرد و می فرمود:

یا دهر اف لك من خلیل

كم لك بالا شراق و الاصیل

من صاحب و طالب قتیل

و الدهر لا یقنع بالبدیل

و كل حی سالك سبیل

و منتهی الامر الی الجلیل

ای روزگار اف بر دوستی تو باد؛ چه بسیار برای تو بود در صبح و عصر؛ از رفیقان و طالب تو كه كشته شده اند؛ و روزگار به بدل قناعت نمی كند؛ هر زنده ای رونده راه است ؛ و منتهای امر به سوی خداوند بزرگ است .

این اشعار را دو یا سه دفعه خواند تا اینكه من فهمیدم كه آن جناب چه اراده كرده است پس گریه مرا گلوگیر شد و خودداری كردم و سكوت نمودم . دانستم كه بلا نازل شده است . اما عمه ام زینب آن اشعار را شنید و نتوانست خودداری كند برخاست و به نزد آن حضرت رفت و گفت : واثكلاه ! ای كاش مرگ مرا دریافته بود، مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن امروز مردند.ای خلیفه گذشتگان و فریادرس باقی ماندگان .

پس حسین سوی او نظر كرد و فرمود: ای خواهر! شیطان حلم تو را نبرد چشمهایش پر از اشك شد و فرمود: اگر آن مرغ سنگ خواره را می گذاشتند هر آینه می خوابید.

زینب گفت : ای وای بر من ! تو در میان این اشرار گیر افتاده ای ، این دل مرا بیشتر مجروح داشته و بر من سخت تر است . پس بر صورت خود سیلی زد و گریبان خود را درید و افتاد و غش نمود.

پس حسین برخاست و بر روی او آب ریخت و گفت : خواهر جان صبر كن و بدان كه اهل زمین و آسمان می میرند و جز خدا كسی باقی نمی ماند. آن خدایی كه خلق را خلق كرد به قدرت خود و بر می انگیزاند خلق را و زنده می كند ایشان را، و او، فرد و تنهاست . جد من ، پدر و برادر من بهتر از من بودند. و برای هر مسلمان اقتدا به پیغمبر لازم است .

و امثال این سخنان در تعزیت او گفت و فرمود: ای خواهر! من تو را قسم می دهم كه بر من گریبان پاره مكن و روی نخراش و وایلاه واثبورا، مگو وقتی من هلاك شدم . پس او را به خیمه آورد و در نزد من نشانید(81)

81-ارشاد، ج 2 ص 5)) - 97